فتحنامه

شرحی بر داستان این روزها.

فتحنامه

شرحی بر داستان این روزها.

بایگانی

هنوز زنده م. این خوبه.

۰ نظر ۰۷ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۲۲
lilie ..

این بنده خدا سه بار ‌زنگ زد هر بار من پی ام میدادم ببخشید من موبایلم سایلنته.

۱ نظر ۱۸ بهمن ۰۰ ، ۰۶:۲۰
lilie ..

بدون نوشتن نمیشه ادامه داد. این رو اولین بار ۱۳ سالم بود که فهمیدم. حالا چند ماه دیگه ۱۸ سالم میشه و هنوز چیزی عوض نشده.

۰ نظر ۱۷ بهمن ۰۰ ، ۰۷:۲۸
lilie ..

سخته. زندگی در اکثر مواقع کصشر و خسته کننده ست ولی میگذره. دلم برای این روزها تنگ میشه؟ 

گمون نکنم.

۰ نظر ۱۷ بهمن ۰۰ ، ۰۷:۱۶
lilie ..

                   

 

۱_مقطعی بودن بهم ضربه زده. آدم های مقطعی، تصمیمات مقطعی، تاثیرات مقطعی، زنجیره رو قطع کردم. حالا فقط باید حرکت کرد.

۲_امروز تصمیم گرفتم به جای  to do list, یه not to do list  بنویسم چون فکرمیکنم گاهی زور نباید ها به باید ها میچربه. 

۳_چیزی که این روزها ازش مطمئنم تونستنمه. مطمئنم میتونم. با تمام وجودم...این احساس توی گلبول هام قرمزم جریان داره و حالا زنده م.

۰ نظر ۰۹ دی ۰۰ ، ۰۶:۳۵
lilie ..

1: سلام. بعد یکسال اومدم بگم که انسان به چالش زنده ست. درواقع حالا فکر میکنم ذات مبارزه طلبی و مبارزجویی یک ویژگی فطری و اغلب مشترکه. هرقدر رقابت با بقیه برای من سخت و طاقت فرسا و غیرقابل تحمله به چالش کشیدن خودم برام جالب و آموزنده ست. فارغ از نتیجه ی کسب شده_ که البته خیلی هم مهمه_ فکرمیکنم اینها میتونن دستاورد های خوبی برای زندگی باشن. یعنی حداقل بعدش که میشینی روی کاناپه، به خودت میگی من قدمی رفتم یا حرکتی زدم و شده و اگر نشده مقصر جبرِ محیط، شرایط نامساعد، پارتی بازی، ساکن ایران بودن، یا حتی از اول من هوش این کار رو نداشتم بوده نه مقوله ی تلاش نکردن خودم.

خلاصه این که قرار نیست خودمونو گول بزنیم. میشه سر استاد راهنما، پدر مادر، دوست و آشنا و مشاور رو شیره مالید ولی خودت رو که نمیتونی گول بزنی. بعد یه مدت کم میاری واقعا. بعد یه مدت  جمله ی " شرایط یاری نکرد " جواب نمیده. خودت رو قانع نمیکنه اصلا... و فکر میکنم این، رنج حقیقیه.

 

2: جایی که حالا ایستادم نقطه ی مطلوبم نیست، ابدا نبوده. جز تلاش برای بهتر کردنش کاری از دستم برنمیاد. البته که هنوز هم ترجیحم اینه روی کاناپه دراز بکشم و توی اینترنت چت کنم یا فیلم ببینم و گلشیری بخونم اما حالا فکرمیکنم روحم از این پوچی های مقطعی خسته ست. فکر میکنم به غنا نیاز داره و فکرمیکنم انتخابم اینه که این مدت یکم به خودم سختی بدم. نوشتن هنوز هم که هنوزه برای من اون سپر جادوییه ست که میشه باهاش به جنگ ضحاک رفت، که همه چیز رو آسون تر میکنه و برای همین اینجام. راستش فکرمیکنم میشه. میخوام با خودِ گاها اهمال کارم دوئل کنم و پیروز شم. هدف کوچکم ثبت تلاش هامه و هدف بزرگم رو میذارم برای وقتی که شد. فعلا فقط میخوام حرکت کنم. میخوام بلند شم بعد اون میلیون ها بار زمین خوردن و میلیون ها بار پا شدن.که سخت تر از اینها رو گذروندم و این یکی که لهو و لعبه واقعا:))).

 

3: خیلِ خب، این جدول 21 خونه داره که هر کدومشون بیانگر یه روزه، درواقع چلنج ما پر کردن این 21 روزه. میخوام 21 روز 6 صبح بیدار بشم، میخوام 21 روز جز شبا موبایلمو چک نکنم، میخوام 21 روز یوگا کار کنم، میخوام 21 روز روزی 8 ساعت درس بخونم، میخوام 21 روز گیاهخوار شم، میخوام 21 روز ادبیات کلاسیک بخونم، میخوام 21 روز روی پایان نامه م کار کنم و کلییی اتفاق دیگه. در واقع این 21 روز، حجم بسیااار کوچیکی از 365 روز یک سال رو اشغال میکنه. اما تجربه ای که به ما میده خیلی ارزشمنده.

 

+چرا 21 روز؟ چرا دوماه نه؟ یا یک هفته؟

قضیه اینه که سه هفته بازه ی خوب و مطلوبیه. نه به اندازه ی یکی دوهفته کمه که ادم اصلا اون درگیر چلنج شدن رو درخودش احساس نکنه، نه مثل یک یا دوماه طولانیه و باعث فرسودگی میشه. اگه چالش رو انجام دادی و احساس کردی بازم بهش نیاز داری میتونی 21 روز دیگه هم تمدیدش کنی. طبیعتا توی 21 روز نمیشه به فهم عمیقی از یک چیز رسید، مثلا توی 21 روز نمیشه به طور حرفه ای ادبیات کلاسیک رو دنبال کرد یا پایان نامه رو تکمیل کرد ولی قضیه اینه که صرفا میخوایم اون روحیه ی کنجکاوی رو یه طوری پاسخ بدیم. از طرفی چیزی که خیلی میشنویم اینه که 21 روز برای ایجاد یک عادت جدید زمان لازمه، یعنی حتی کاربرد این چلنج میتونه برای ایجاد یه عادت جدید جزئی در خودمون باشه. (رفرنس دقیقی برای این موضوع ندارم.)  

 

 

 +چجوری چلنج رو انجام بدم؟

روش های مختلفی هست، میتونین توی نوت موبایلتون پایان هرروز یه یادداشت راجب کاری که انجام دادید بنویسید، یا توی وبلاگ یا کانال تلگرام راجب انجام دادنش بنویسید، میتونین به چک لیست بیست و یک تایی درست کنین و پایان هرروز یه تیک بزنین، میتونین چوب خط بکشین و... .

 

این کاریه که من کردم، چیزی که بهش نیاز دارین یه برگه ی A4 و یه خودکاره، 21 خونه میکشین و توی هرخونه روز اون خونه رو به صورت عددی وارد میکنین. بعد پایان هر روز اگه اون کار انجام شد خونه ی مربوط بهش رو سبز میکنین و اگر نشد قرمز، هر قرمز شدن خونه یعنی باید از اول شروع کنین و این بده:))). به نظرم اول فکرکنین ببینین میخواید یکم اون روحیه ی کنجکاویه رو قلقلک بدین بعد وارد شین. اجازه ندین خونه هاتون قرمز شه

 

                       

                               

                                                                  

 

 

در پایان میگم که بهش به چشم یه وظیفه نگاه نکنین، این یه تصمیم اختیاریه که خودتون انتخابش کردین تا تجربه ی کوچیکی از اتفاقات رو داشته باشین و علاوه بر به میدون کشیدن خودتون، پیوستگی رو تمرین کنین. با تشکر از آندرومدای عزیزم. موفق باشین. 

۰ نظر ۰۳ دی ۰۰ ، ۱۰:۰۴
lilie ..